آیه 18 سوره حج

از دانشنامه‌ی اسلامی

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ ۖ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ ۗ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ۩

[22–18] (مشاهده آیه در سوره)


<<17 آیه 18 سوره حج 19>>
سوره :سوره حج (22)
جزء :17
نزول :مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا (ای هوشمند به چشم بصیرت) مشاهده نکردی که هر که در آسمانها و هر که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از آدمیان همه (با کمال شوق) به سجده خدا (و اطاعت او) مشغولند و بسیاری از مردم هم (در اثر کفر و عصیان) مستوجب عذاب حق شدند؟ و هر که را خدا خوار و ذلیل گرداند دیگر کسی او را عزیز و گرامی نتواند کرد که البته خدا هر چه مشیّت کامله‌اش تعلق گیرد خواهد کرد.

آیا ندانسته ای که هر که در آسمان ها و هر که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برای او سجده می کنند؟ و بر بسیاری [که از سجده امتناع دارند] عذاب، لازم و مقرّر شده است. و کسی را که خدا خوار کند، گرامی دارنده ای برای او نیست؛ به یقین خدا هر چه را بخواهد انجام می دهد.

آيا ندانستى كه خداست كه هر كس در آسمانها و هر كس در زمين است، و خورشيد و ماه و [تمام‌] ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى او سجده مى‌كنند؟ و بسيارى‌اند كه عذاب بر آنان واجب شده است. و هر كه را خدا خوار كند او را گرامى‌دارنده‌اى نيست، چرا كه خدا هر چه بخواهد انجام مى‌دهد.

آيا نديده‌اى كه هر كس در آسمانها و هر كس كه در زمين است و آفتاب و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم خدا را سجده مى‌كنند؟ و بر بسيارى عذاب محقق شده و هر كه را خدا خوار سازد، هيچ كس گراميش نمى‌دارد. زيرا خدا هر چه بخواهد همان مى‌كند.

آیا ندیدی که تمام کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمینند برای خدا سجده می‌کنند؟! و (همچنین) خورشید و ماه و ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان، و بسیاری از مردم! امّا بسیاری (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمی است؛ و هر کس را خدا خوار کند، کسی او را گرامی نخواهد داشت! خداوند هر کار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام می‌دهد!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Have you not regarded that whoever is in the heavens and whoever is on the earth prostrates to Allah, as well as the sun, the moon, and the stars, the mountains, the trees, and the animals and many humans? And many have come to deserve the punishment. Whomever Allah humiliates will find no one who may bring him honour. Indeed Allah does whatever He wishes.

Do you not see that Allah is He, Whom obeys whoever is in the heavens and whoever is in the earth, and the sun and the moon and the stars, and the mountains and the trees, and the animals and many of the people; and many there are against whom chastisement has become necessary; and whomsoever Allah abases, there is none who can make him honorable; surely Allah does what He pleases.

Hast thou not seen that unto Allah payeth adoration whosoever is in the heavens and whosoever is in the earth, and the sun, and the moon, and the stars, and the hills, and the trees, and the beasts, and many of mankind, while there are many unto whom the doom is justly due. He whom Allah scorneth, there is none to give him honour. Lo! Allah doeth what He will.

Seest thou not that to Allah bow down in worship all things that are in the heavens and on earth,- the sun, the moon, the stars; the hills, the trees, the animals; and a great number among mankind? But a great number are (also) such as are fit for Punishment: and such as Allah shall disgrace,- None can raise to honour: for Allah carries out all that He wills.

معانی کلمات آیه

«الدَّوَآبُّ»: جمع دابّه، هر نوع حیوان و جانداری.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ «18»

آيا نديدى كه هركه در آسمان‌ها وهركه در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‌ها و درختان و جنبندگان و بسيارى از مردم براى خدا سجده مى‌كنند؟ البتّه بسيارى از مردم (به خاطر تكبر و لجاجت) قطعاً گرفتار عذابند، و هر كه را خدا خوار كند، هيچ احترام كننده‌اى براى او نيست، همانا خداوند هر چه را بخواهد انجام مى‌دهد.

پیام ها

1- در آسمان‌ها موجوداتى با شعور هستند. «مَنْ فِي السَّماواتِ» (كلمه‌ى‌ «مَنْ» براى صاحبان شعور است)

2- تمام هستى براى خداوند سجده و خضوع مى‌كند. «يَسْجُدُ» و شعور، مخصوص انسان نيست. «مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ» (اگر بدانيم همه هستى تسليم خدا هستند ما نيز وصله ناهمرنگ نخواهيم بود. شرك و تكبّر مخالف نظام هستى است)

3- انسان انتخابگر است. يَسْجُدُ ... كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ‌

4- عذاب‌هاى الهى بر اساس حقّ و عدل است. «حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ»

5- عزّت و ذلّت تنها به دست خداست. «مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ»

6- در برابر اراده‌ى خداوند، هيچ مانعى وجود ندارد. «يَفْعَلُ ما يَشاءُ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌6، ص: 29

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ «18»

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ‌: آيا نمى‌بينى و نمى‌دانى اى مكلف اينكه خدا را سجده مى‌كنند ذات يگانه سبحانى را. مَنْ فِي السَّماواتِ‌: هر كه در آسمانهاست از اصناف ملائكه به طوع و رغبت. وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ‌: و هر كه در زمين است از مؤمنان جن و انس از روى طاعت و عبادت. وَ الشَّمْسُ‌: و سجده مى‌كند خدا را آفتاب به طلوع و غروب كه متضمن خضوع و ذلت اوست در انقياد.

وَ الْقَمَرُ: و سجده مى‌كند ماه به شروق و افوق خود كه كاشف است از امتثال و اطاعت.

وَ النُّجُومُ‌: و هم چنين ستارگان به رفتن و آمدن بر وفق مأمور.

وَ الْجِبالُ‌: و كوهها به جريان چشمه‌ها و پرورش معادن بر طريق انقياد.

وَ الشَّجَرُ: و درختان به سايه انداختن كه موجب فروتنى و مذلت است.

وَ الدَّوَابُ‌: و جنبندگان به عجائب تركيب و به كوچكى و افتادگى و انجام دادن وظيفه خود.

مراد آنكه ذوى العقول مانند ملائكه و جن و انس، ساجد حضرت احديت‌اند از روى طوع و رغبت به طاعت و عبادت، و غير ذوى العقول مانند آفتاب و ماه و كوه و درخت بر سبيل تسخير و ابا نداشتن از تدبير ملك قدير، يا از جهت دلالت‌

جلد 9 - صفحه 33

نمودن آنها به ذلّ و خضوع خود بر عظمت مدبر و وجود صانع كه مستجمع تمام صفات و منزه از كليّه نقايص مى‌باشد كه بدان سبب مستحق عبادت و سجود است.

وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ‌: و سجده مى‌كنند خداى را سجده اطاعت بسيارى از مردم. وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ‌: و جماعت بسيارى از مردمان به جهت ابا كردن از سجود، سزاوار شده است بر ايشان عذاب، يعنى به جهت امتناع از سجود و انقياد امر حق و اصرار بر كفر و معصيت، حكم شده است بر آنها به عقوبت در دنيا و آخرت. از مجاهد نقل شده كفارى كه سجده نكنند خداى را، سايه آنها به سجده حق قيام نمايد لقوله تعالى: «وَ ظِلالُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ‌. «1» نكته: مراد به كثرت در جمله اولى كثرت است فى حد ذاته نه نسبت به جميع مردمان، پس آن منافى آيه‌ «وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ» نباشد. و كثرت ثانيه اعم است از فى حد ذاته و نسبت به غير خود از افراد مؤمنان.

تنبيه: در احقاق بيان نموده كه سجود به حسب حقيقت، گذاردن پيشانى بر زمين نيست، چه اگر كسى از روى استهزاء پيش كسى پيشانى بر زمين نهد آن را از سجده نشمارند، بلكه سجده نشان خضوع، ذل و نهايت تواضع و تضرع و غايت تعظيم است. بنابراين همه ذرات عالم مر ذات يگانه الهى را خاشع و خاضعند به دلالت حال كه افصح است از دلالت مقال. «2» بيان ديگر آنكه: سجود عبارت است از غايت خضوع و تذلل و انقياد، خواه به اراده و اختيار باشد يا به قهر و اضطرار. پس جمادات چون براى آنها اختيار و اراده نيست، پس آنها كاملا در انقياد و خضوع هستند نسبت به آنچه خدا از آنها اراده فرموده، پس هميشه در سجود و انقياد باشند براى خالق و تسبيح نمايند ذات سبحانى را به لسان ذل و امكان و افتقار. و همچنين حيواناتى كه قوه ناطقه ندارند، آنها هم منقاد امر حق مى‌باشند. اما ذوى العقول پس چون داراى اراده و

«1». تفسير ابو الفتوح رازى، ج 8، ص 82، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 146 به نقل از احقاق، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

جلد 9 - صفحه 34

اختيارند از جهت امكان و افتقار و انقياد به امور تكوينيه مانند جمادات در سجود و تسبيحند، و از جهت امور اراديه تكليفيه منقسمند به دو قسم: دسته ملائكه كه تمام معصوم از گناه، ساجد و منقادند. دسته ديگر مردمان، آنها هم دو قسمند:

يك طبقه مطيع و منقاد امر حق، و دسته ديگر عاصى هستند از جهت انقياد ارادى اگرچه از جهت تكوينى مطيعند، زيرا بجا نياورند آنچه را ممكن است از انقياد؛ و لذا خداى تعالى تقسيم فرموده در آيه كريمه به دو قسم‌ «وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ».

وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ‌: و هر كه را خوار گرداند خدا در آخرت به عذاب به جهت كفر و طغيان. فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ‌: پس نيست مر او را هيچ گرامى كننده و نوازنده به سعادت مثوبت و وارد ساختن او در دار كرامت، زيرا مالك مثوبت و عقوبت نيست مگر ذات سبحانى جل جلاله. إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ: بدرستى كه خداى تعالى بجا مى‌آورد آنچه خواهد از اكرام و اهانت بر وفق و مقتضاى عمل عاملين و اعتقاد معتقدين، و هيچكس نتواند او را منع نمايد، زيرا ذات الهى قادر و غالب مطلق، و غير او در نهايت عجز و افتقار و مذلت و احتياجند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ الصَّابِئِينَ وَ النَّصارى‌ وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ شَهِيدٌ «17» أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ «18»

ترجمه‌

- همانا آنان كه ايمان آوردند و آنان كه يهودى شدند و ستاره پرستان و ترسايان و گبران و آنانكه مشرك شدند همانا خداوند جدائى مى‌اندازد

جلد 3 صفحه 595

ميان آنها روز قيامت همانا خدا بر هر چيزى گواه و آگاه است‌

آيا نديدى كه خداوند سجده ميكند مر او را هر كس در آسمانها و هر كه در زمين است و آفتاب و ماه و ستارگان و كوهها و درختها و چهارپايان و بسيارى از مردمان و بسيارى سزاوار شد بر او عذاب و كسيرا كه خوار كند خدا پس نيست مر او را هيچ گرامى دارنده‌ئى همانا خدا بجا ميآورد آنچه بخواهد.

تفسير

- خداوند تعالى در روز قيامت جمع ميفرمايد ارباب اديان را از مسلمان و يهود و ستاره پرست يا كسانيكه دين ثابتى ندارند و هر چندى دينى براى خود اختيار ميكنند و ترسايان و گبران و بت‌پرستان را و جدا ميفرمايد حق آنها را از باطلشان بحكم نمودن در باره آنها ببهشت يا دوزخ و بر و سفيدى يا رو سياهى در صحراى محشر چون خداوند گواه و آگاه بتمام عقائد و اعمال و اخلاق آنها است و بهتر از هر كس ميتواند خوب و بدو حقّ و باطل را تميز دهد و بپاداش برساند و خداوند سؤال فرموده از پيغمبر خود كه آيا نديدى سجده اهل آسمان و اهل زمين را براى خدا از ملائكه و انس و جنّ و سجده آفتاب و ماه و ستارگان و كوهها و درختها و جنبندگان صحرا و دريا و ساير موجودات زمينى و آسمانيرا خواه مراد از سجود انقياد و خضوع و فرمانبردارى ذاتى و طبعى و قهرى باشد كه مردم هم آنرا مى‌بينند و ميدانند خواه كيفيّت مخصوصى باشد كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنرا مشاهده نموده در هر حال همه مشغول بتسبيح و تقديس و قيام و قعود و ركوع و سجود و نزول و صعود و هبوط و عروج و طلوع و غروب و حركت و سكون بفرمان اويند نهايت آنكه بسيارى از بشر باختيار خود سجده‌ئى نمودند كه مستحق ثواب گشتند و بسيارى از آنها كارى كردند كه مستحق عذاب شدند و بنابراين خبر كثير من- النّاس كه حقّ عليه الثّواب است بقرينه مقابله با حقّ عليه العذاب كه در كلام است حذف شده و نميشود كثير من النّاس را عطف بر عناوين مذكوره در آيه شريفه نمود چون سجده‌ئى كه استحقاق ثواب ميآورد غير از سجده‌ئى است كه همه موجودات مينمايند علاوه بر آنكه اين سجده در ابتداء كلام براى تمام اهل زمين اثبات شده بود نميشود در انتهاى كلام براى بعضى اثبات و از بعضى نفى شود پس يا بايد يسجد له ديگرى بمعناى ديگر مناسب با اختصاص بيشتر قبل از كثير من النّاس تقدير نمود يا آنرا مبتدا

جلد 3 صفحه 596

و خبرش را مقدّر دانست به بيانيكه گذشت و بنظر حقير تقدير خبر اولى است چون معادل آن ذكر شده و مقابل و مناسب با استحقاق عذاب استحقاق ثواب است ولى مفسّرين يا يسجد له تقدير كرده‌اند يا بدون توجّه باشكال اين عنوان را هم عطف بعناوين سابقه نموده‌اند و در هر حال مراد از كثير من النّاس كثير بخودى خود است و مراد از كثير حقّ عليه العذاب كثير بالنّسبه بغير است كه اكثر باشد چون معلوم است كه اهل طاعت كمتر از اهل معصيت ميباشند و افراد ضمير در عليه باعتبار هر فرد است بملاحظه آنكه هر كس به تنهائى مستحق عذاب الهى ميشود براى عملش نه براى دخول در جماعت معصيت كاران و گفته‌اند جهت استحقاق عذاب اباء از سجده است و معلوم است كسيكه خداوند بخواهد او را خوار و ذليل و موهون فرمايد كسى نميتواند او را گرامى و عزيز و محترم بدارد چون خداوند هر كارى بخواهد ميكند و كسى نميتواند مانع از نفوذ اراده و مشيّت او گردد لابد مطيع و منقاد و ساجد و خاضع را ببهشت ميبرد و كافر و مشرك و سركش و متكبّر را بجهنّم و هيچ اكرامى بهتر از دخول در بهشت و هيچ اهانتى بدتر از خلود در جهنّم نيست و اصل يهن اللّه يهنه اللّه بوده و ضمير مفعول براى آنكه فضله است حذف شده ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ لَم‌ تَرَ أَن‌َّ اللّه‌َ يَسجُدُ لَه‌ُ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ مَن‌ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ الشَّمس‌ُ وَ القَمَرُ وَ النُّجُوم‌ُ وَ الجِبال‌ُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَاب‌ُّ وَ كَثِيرٌ مِن‌َ النّاس‌ِ وَ كَثِيرٌ حَق‌َّ عَلَيه‌ِ العَذاب‌ُ وَ مَن‌ يُهِن‌ِ اللّه‌ُ فَما لَه‌ُ مِن‌ مُكرِم‌ٍ إِن‌َّ اللّه‌َ يَفعَل‌ُ ما يَشاءُ «18»

آيا نمي‌بيني‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌را‌ ‌که‌ سجده‌ مي‌كنند ‌او‌ ‌را‌ ‌هر‌ كس‌ ‌که‌ ‌در‌ آسمانها و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ زمين‌ هستند و خورشيد و ماه‌ و ستارگان‌ و كوه‌ها و درخت‌ و دواب‌ّ جنبنده‌ها و بسياري‌ ‌از‌ انسان‌ و كثيري‌ ثابت‌ و حق‌ّ ‌شده‌ ‌بر‌ ‌او‌ عذاب‌.

‌اينکه‌ آيه شريفه‌ يكي‌ ‌از‌ آياتي‌ ‌است‌ ‌که‌ دلالت‌ صريح‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ تمام‌ موجودات‌ عالم‌ حتّي‌ حيوانات‌ و جمادات‌ و نباتات‌ عقل‌ و شعور دارند و عبادت‌ پروردگار ‌خود‌ مي‌كنند و ‌در‌ پيشگاه‌ احديّت‌ سجده‌ مي‌كنند چنانچه‌ مي‌فرمايد:

«تُسَبِّح‌ُ لَه‌ُ السَّماوات‌ُ السَّبع‌ُ وَ الأَرض‌ُ وَ مَن‌ فِيهِن‌َّ وَ إِن‌ مِن‌ شَي‌ءٍ إِلّا يُسَبِّح‌ُ بِحَمدِه‌ِ وَ لكِن‌ لا تَفقَهُون‌َ تَسبِيحَهُم‌» اسري‌ آيه 46.

و آيات‌ ديگر، و كساني‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ آيات‌ ‌را‌ حمل‌ ‌بر‌ سجده‌ تكويني‌ كردند ‌که‌ وجود اينها دليل‌ ‌بر‌ وجود صانع‌ و خالق‌ ‌آنها‌ ‌است‌ خلاف‌ نص‌ّ آيات‌ ‌است‌. زيرا كثيري‌ ‌از‌ ناس‌ ‌که‌ حق‌ّ ‌است‌ ‌بر‌ ‌او‌ عذاب‌ سجده‌ تكويني‌ ‌را‌ دارند باين‌ معني‌ و تسبيح‌ تكويني‌ ‌آنها‌ تفقه‌ مي‌شود، و ‌اينکه‌ سجده‌ و تسبيح‌ تشريعي‌ ‌است‌ ‌که‌ عبادت‌ پروردگار مي‌كنند و عقل‌ و شعور دارند، و قضيّه هدهد و مورچه‌ ‌در‌ سوره نمل‌ و قضيه خطاب‌ ‌به‌ آسمانها و زمينها ‌که‌ فرمود: «فَقال‌َ لَها وَ لِلأَرض‌ِ ائتِيا طَوعاً أَو كَرهاً قالَتا أَتَينا طائِعِين‌َ» فصلّت‌ آيه 10. و ‌غير‌ اينها تماما صريح‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ موضوع‌ ‌است‌ و اخبار دالّه‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ مطلب‌ ‌هم‌ بسيار ‌است‌ مثل‌ تسبيح‌ سنگ‌ ريزه‌ و سوسمار، و اخبار مشتمل‌ ‌بر‌ ذكر حيوانات‌ و ‌غير‌ اينها.

(أَ لَم‌ تَرَ): خطاب‌ بحضرت‌ ‌رسول‌ ‌است‌ لكن‌ بتمام‌ مكلفين‌ ‌که‌ البتّه‌ مي‌بينند ‌اگر‌ معرفت‌ داشته‌ باشند، و ‌اينکه‌ ‌که‌ خطاب‌ مخصوص‌ ‌آن‌ حضرت‌ شد چون‌ ‌او‌ عالم‌

جلد 13 - صفحه 281

‌است‌ و مشاهده‌ مي‌كند و افعال‌ و اقوال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مي‌فهمد.

(أَن‌َّ اللّه‌َ يَسجُدُ لَه‌ُ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ): ملائكه‌ و روحانيّون‌ و حمله عرش‌ و حوران‌ و غلمان‌ بهشتي‌ تماما.

(وَ مَن‌ فِي‌ الأَرض‌ِ): اهل‌ ايمان‌ ‌از‌ جن‌ّ و انس‌.

(وَ الشَّمس‌ُ وَ القَمَرُ وَ النُّجُوم‌ُ وَ الجِبال‌ُ وَ الشَّجَرُ): ‌يعني‌ جنس‌ شجر ‌که‌ شامل‌ تمام‌ اشجار شود.

(وَ الدَّوَاب‌ُّ): ‌از‌ طيور و وحوش‌ و انعام‌ و حشرات‌.

(وَ كَثِيرٌ مِن‌َ النّاس‌ِ): ‌از‌ انبياء و اولياء و اهل‌ ايمان‌.

(وَ كَثِيرٌ حَق‌َّ عَلَيه‌ِ العَذاب‌ُ): ‌از‌ مشركين‌ و كفّار و ‌من‌ ‌في‌ حكمهم‌، غاية الامر سجده ‌هر‌ كدام‌ بنحو مناسب‌ ‌خود‌ ‌او‌ ‌است‌، و ‌در‌ شريعت‌ سجده نماز و شكر و سجده تلاوت‌ و سجده سهو و سجده فراموش‌ ‌شده‌ و سجده خضوع‌ و خشوع‌ تشريع‌ ‌شده‌ وَ مَن‌ يُهِن‌ِ اللّه‌ُ فَما لَه‌ُ مِن‌ مُكرِم‌ٍ إِن‌َّ اللّه‌َ يَفعَل‌ُ ما يَشاءُ و كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند خوار كند ‌پس‌ نيست‌ ‌براي‌ ‌او‌ كسي‌ ‌که‌ اكرام‌ كند ‌او‌ ‌را‌.

(وَ مَن‌ يُهِن‌ِ اللّه‌ُ): اهانت‌ ‌خدا‌ انحايي‌ دارد امّا ‌در‌ دنيا بسا بنده‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌خود‌ وا مي‌گذارد: «فَذَرهُم‌ يَخُوضُوا وَ يَلعَبُوا حَتّي‌ يُلاقُوا يَومَهُم‌ُ الَّذِي‌ يُوعَدُون‌َ) زخرف‌ آيه 83.

و بسا آلوده‌ ‌به‌ مال‌ و جاه‌ و زخارف‌ دنيوي‌ مي‌كند: (إِنَّما نُملِي‌ لَهُم‌ لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ مُهِين‌ٌ) آل‌ عمران‌ آيه 172. و بسا ‌به‌ ابتلائات‌ دنيوي‌ ‌از‌ فقر و مرض‌ و گرفتار ظالم‌ و فراق‌ احبّه‌ و ساير ابتلائات‌: «وَ ما أَصابَكُم‌ مِن‌ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت‌ أَيدِيكُم‌)

جلد 13 - صفحه 282

كَسَبَت‌ أَيدِيكُم‌) شوري‌ آيه 49.

«إِن‌َّ اللّه‌َ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوم‌ٍ حَتّي‌ يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم‌» رعد آيه 12. بسا ‌به‌ عذابهاي‌ مهلكه‌ چنانچه‌ ‌بر‌ امم‌ سابقه‌ نازل‌ ‌شده‌.

و امّا ‌در‌ آخرت‌ ‌بعد‌ ‌از‌ رحمت‌، لعن‌، عدم‌ تكلّم‌ ‌با‌ ‌آنها‌، سختي‌ جان‌ دادن‌، عذاب‌ قبر، عالم‌ برزخ‌، اهوال‌ قيامت‌، عذاب‌ جهنّم‌، و ساير عقوبتها.

(فَما لَه‌ُ مِن‌ مُكرِم‌ٍ): ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ نوع‌ گرفتاري‌ها نجات‌ دهد نه‌ ‌در‌ دنيا و نه‌ ‌در‌ آخرت‌ و باو عنايتي‌ نمايد.

(إِن‌َّ اللّه‌َ يَفعَل‌ُ ما يَشاءُ): كسي‌ ‌را‌ قدرت‌ نيست‌ ‌در‌ مقابل‌ ‌خدا‌ عرض‌ اندام‌ كند ‌هر‌ چه‌ حكمتش‌ تقاضا كند ‌از‌ رحمت‌ و عذاب‌ نجات‌ و هلاكت‌ مي‌كند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 18)- همه موجودات جهان در پیشگاه او سجده می‌کنند: از آنجا که در آیات گذشته سخن از مبدء و معاد بود، این آیه با طرح مسأله توحید و خداشناسی، حلقه مبدء و معاد را تکمیل می‌کند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را مخاطب ساخته، می‌گوید: «آیا ندیدی تمام کسانی که در آسمانها و تمام کسانی که در زمین هستند برای خدا سجده می‌کنند، و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان»؟! (أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ).

«و نیز بسیاری از مردم (برای او سجده می‌کنند) در حالی که بسیاری دیگر (ابا دارند و) مستحق عذابند» (وَ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ).

سپس اضافه می‌کند: اینها نزد پروردگار بی‌ارزشند «و هر کس را خدا بی‌ارزش سازد هیچ کس نمی‌تواند او را گرامی دارد» و مشمول سعادت و ثواب کند (وَ مَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ).

آری! «خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام می‌دهد» مؤمنان را گرامی و منکران را خوار می‌سازد (إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ).

با توجه به آنچه در آیه مورد بحث آمده موجودات عالم دارای دو گونه سجودند، «سجود تکوینی» و «سجود تشریعی».

خضوع و تسلیم بی‌قید و شرط آنها در برابر اراده حق و قوانین آفرینش و نظام حاکم بر این جهان همان سجود تکوینی آنهاست که تمام ذرات موجودات را شامل می‌شود، حتی سلولهای مغز فرعونها و نمرودها و منکران لجوج، و تمام ذرات وجود آنها مشمول این سجود تکوینی هستند.

به گفته جمعی از محققان تمامی ذرات جهان دارای نوعی درک و شعورند،

ج3، ص207

و به موازات آن در عالم خود، حمد و تسبیح خدا می‌گویند، و سجود و صلاة دارند و اگر این نوع درک و شعور را نپذیریم لا اقل تسلیم و خضوع آنها در برابر همه نظامات هستی به هیچ وجه قابل انکار نیست.

اما «سجود تشریعی» همان نهایت خضوعی است که از صاحبان عقل و شعور و درک و معرفت در برابر پروردگار تحقق می‌یابد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع